شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

تسبیح دیجیتال
+ سلام رفقا حال و احوال؟؟؟؟ نزديک دوساله اينجا نيومده بودم و نکته جالب اينه ک هييييچ تغييري هم نکرررررده:-| دلم تنگ شده بودبرااين جمع:) البت مطمئنم هيچکدومتون منو يادتون نيس:D البته خب حقم داريد:) درهرصورت...... تجديد خاطره بود:) التماس دعا
عليک سلام..خوش اومدين...
{a h=shamsozalamwebtools}شمس الظلام{/a} خيلي ممنووووون:)
{a h=sabooooooo}آيينه سکندر{/a} ممنووووووونم:)
+ زني باموهاي سياه باباراني سياه باشال گردني سياه باکاغذي درمشت رويش نوشته: " توبهانه شعرهاي مني" زني که دل به باراني خيابانها ميدهد ميرود ميرود وزيرلب ميخواند: "دعاکن برنگردم" زني شبيه من... نيکي فيروزکوهي پاييزصدساله شد/نشر ماه باران
+ ول کن جهان را؛ قهوه ات يخ کرد... نميدونم چراانقد حس خوبي بهم ميده اين ي خط شعر:)
*سحربانو*
قشنگه :)
+ باديوار اتاقتون مهربون باشيد!! شايد.. گاهي لازم باشه يه شب تاصبح،، باهاش اختلاط کنيد ...
+ يکي منو توجيه کنه لدفن! :/
خخخ يا خدا س ماه گزشت؟؟
فائزه22
عاشششششششششششق اين عکسم :D
+ ببخش خودت را.براي تمام راههاي نرفته.براي تمام بيراههاي رفته.خطاهايت رابشناس وآنهاراپذيراباش.وتنهابين خودت وخدايت نگهشان دار.اين دنيانامحرم بددل ونامروت زياددارد.تادست خداهست،تامهربانيش بي انتهاست،،تاميگويي خداياببخش،ب دورت ميگرددوميبوستت وميگويد:جانم چ کرده اي مگر؟ديگرتوراچه نيازبه آدمها؟تنهاخودت باش وزيبابمان.وبگذارباديدنت هررهگذرنااميدي لبخندبزندروبه آسمان وزيرلب بگويد:هنوزهم ميشودازنوشروع کرد.
+ هواخواه توام جانا و ميدانم ک ميداني ک هم ناگفته ميداني و هم ننوشته ميخواني "حافظ"
+ هروقت ديدي واژه ها براي من سياه پوشيده اند حتما ميخواهد اتفاقي بيفتد. زنگي بزن... دير ميشود گاهي... زنگي بزن!!! "سيدعلي صالحي"
+ خواستم از خونه برم بيرون گفتم يک چک کنم ببينم همه چي سرجاشه! نجابت:حاضر! حيا:حاضر پاکدامني:حاضر! غرور:حاضر! چادر:؟؟ چادر ميگه اگه همه حاضرن منم هستم وگرنه دورمن يکي رو خط بکش ک آبرودارم! چادراست ديگر.بدون حيا جايي بامن نمي آيد! (مخاطب من از اين پست،اونهايي هستن ک چادر ميپوشن اما حيا ندارن.!)
و اونايي که چادر نميپوشن ولي همه اينا رو دارن
خانم حضور پنهان شما که چادري هستين چرا ساز مخالف مي زنيد ؟؟
همه 5 نظر
اين فيد ميگه وقتي يه دختري اون آيتم ها رو داره ... پس چادر هم باهاش باشه ... هيچ برداشتي غير از اين متصور نخواهد بود .... نمي دونم فک کنم تو يکي از نظراتتون ديدم گفتيد چادري هستيد ...
جمله داخل پرانتز،حرف آقاي عليرضا رو تاييد ميکنه
+ شازده کوچولو پرسيد: غمگين تر از اينکه بيايي و کسي از اومدنت خوشحال نشه چيه؟ روباه گفت: بري و کسي متوجه رفتنت نشه:(
*diafeh*
94/2/6
Elahe
:( واقعنم
+ خوشبختي همان لحظه ايست ک احساس ميکني خدا کنارت نشسته و تو به احترامش از گناه فاصله ميگيري.... لحظه هاتان پر از خوشبختييييي@};- @};-
+ آدمهامي آيند گاهي در زندگي ات ميمانند گاهي درخاطره ات. آنهاکه درزندگي ات ميمانند؛همسفرميشوند آنها ک درخاطرت ميمانندکوله پشتي تمام تجربياتت براي سفر! گاهي تلخ؛ گاهي شيرين! گاهي بايادشان لبخندميزني گاهي يادشان لبخندازصورتت برميدارد. اماتو.... لبخندبزن ب تلخترين خاطره هايت حتي.. آدمهامي آيند.. واين آمدن بايد رخ بدهد تاتوبداني: آمدن را همه بلدند.. اين "ماندن" است که هنر ميخواهد...
+ پدرم دلواپس آينده خواهرم است ،اماحتي يکبارهم اتفاق نيفتاده ک باهم ب کافي شاپ بروند،در خيابان قدم بزنندوگاهي بلندبلندبخندند. خواهرم نگران فشارکاري پدرم است اما حتي يکبار هم نشده ک خواسته هايش را به تعويق بيندازدتا پدر براي مدتي احساس آرامش کند... مادرم با فکر خوشبختي من خوابش نميبرد اما حتي يکبار هم نشده با من درمورد خوشبختي ام سوال کند و بپرسد فرزندم چ چيزي تو را خوشحال ميکند؟
من با فکر رنج و سختي مادرم از خواب بيدار ميشوم اما حتي يکبار هم نشده ک دستش را بگيرم؛بااو ب سينمابروم،باهم تخمه بشکنيم؛فيلم ببينيم و کمي ب او آرامش بدهم... مااز نسل آدم هاي بلاتکليف هستيم.از يکطرف درخلوت خودمان دلمان براي اين و آن تنگ ميشود از طرف ديگر وقتي ب هم ميرسيم لال ماني ميگيريم!انگار نيرويي نامرئي فراتر از ما وجوددارد ک دهانمان را بسته تا مباداچيزي درمورد دلتنگيمان بگوييم!
تکليفمان راباخودمان روشن نميکنيم.يکديگررادوست ميداريم اماآنقدرشهامت نداريم ک دوست داشتنمان راابرازکنيم....
تفكرگاه
خيلي قشنگ بود و واقعا تلنگري كه براي همه لازمه.
فائزه22
ما از نسل آدم هاي بلاتکليف هستيم.... واقعا متن تامل برانگيزي بود.... آفرين....@};-
+ "بعضيها"انگارآفريده شده اندبراي اينکه دوستشان داشته باشي!! ن اينکه کاري کرده باشندها؛؛نه! همين ک گاهي..ب اندازه چندثانيه ازمقابل چشمان توعبورکنند.. همينکه ازکنارت بگذرند.. همينکه درخيابان،آنهارابافاصله هم شده،ببيني... همين يک نگاه.. همين تلاقي چشمهادرهم..براي چندثانيه.. همين دزديدن نگاهشان ازتو.. همين.... همين يک صدا.. يک نگاه.. يک نفس.. کارخودش راميکند..!
وتابخودبجنبي خودرادربندآن همين يک...ها ميبيني..! و اين بعضيها تاابد دردلت ماندگار خواهند بود؛ حتي اگر براي تو نباشند... و تـــــــــــــــو براي من از همين "بعضيها"يي......!!
خودنوشت..
+ سلام.کسي ميدونه ترجمه اين چي ميشه؟؟؟تو نظراي وبم بود!! :/ That's just how this fucking place was created, fall in love with the one who doesn love you and ignores you, don give the littlest bit of attention to the one who loves you and is always there for you, get bored of the nice guy who buys you flowers every fucking day and is nice to you, dump him for someone else and end up being cheated on
کسي نميدونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اره.يجوريه...
بعدی همه 10 نظر قبلی
عرشيا تکN
خيلي بددهنه:|
فقط من نميدونم اين پسر خوشتيپ کيه ک هرروز برامن گلاي زيباميخره و من بهش محل نميدم؟؟؟:D :D
ساعت دماسنج
2-از هر دري سخني
رتبه 95
1 برگزیده
1394 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top